چله نشین

ساخت وبلاگ
نویسنده: پرشین بلاگ - سه‌شنبه ٢۸ شهریور ،۱۳٩٦ بنام خداكاربر گراميبا سلام و احترامپيوستن شما را به خانواده بزرگ وبلاگنويسان فارسي خوش آمد ميگوييم. شما ميتوانيد براي آشنايي بيشتر با خدمات سايت به آدرس هاي زير مراجعه كنيد:http://help.persianblog.ir براي راهنمايي و آموزشhttp://news.persianblog.ir اخبار سايت براي اطلاع ازhttp://help.niloblog.com براي همكاري داوطلبانه در وبلاگستاندر صورت بروز چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : پرشین,بلاگ,آمدید, نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1396 ساعت: 6:41

هنگامی که که از یک سن خاص می گذری، زندگی، چیزی بیشتر از فرآیند از دست دادن مداوم نخواهد شد. چیزهایی که در زندگی مهم هستند، شروع به لیز خوردن از چنگت می کنند... یکی بعد از دیگری، مانند شانه ای که دندانه هایش را از دست می دهد و تنها چیزهایی که جایشان را می گیرد، چیزهای بدلی بی ارزش هستند. قدرت بدنی ات، امیدهایت، رویاهایت، ایده آل هایت، اعتقادات، تمامی معانی یا افرادی که دوست داری، یکی یکی محو می شون چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 21:00

زنده باد  " تو " ! زنده باد مرد شیرین شور...! نه اما هرگز، تند و تلخ و ترش! زنده باد نبض جاودانه ی شعر... که موزون می زند زیر پوستین تو...! زنده باد مرد دلنشین قصه های مادربزرگ... زنده باد که بودی و شنیدمت... آن اولین روز سبز خوب!!! روزی که سرگیجه ی مزمن داشت دل و تب.... زنی که در جستجوی نور، در من فانوس می شکست، بی قرار طلوع...!!! زنده باد بودی و شنیدمت و از پنجره ی اتاقی که می داد شعار " تنفس ممنوع " سر خم کردم و آواز نی ات را بوئیدم. سر خم کردم و دیدم اقیانوسی وسیع در تو اطراق می کند هر روز... و عشق، تنها به لهجه ی تو شیرین بود... به گوش شقایق های کبود می دانی؟ سر خم کردم و دیدم مردم چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : زنده,باد, نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 3 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 14:15

سی سال
... سی سالگی به بعد که عاشق شوی دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت و دورش قلب بکشی یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات و هی نگاهش کنی سی سالگی به بعد که عاشق شوی یک عصر جمعه ی زمستانی یک لیوان چای می ریزی می نشینی پشت پنجره و تمام شهر را در بارانی که نمی بارد با خیالش قدم می زنی ...
موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: چله نشین...
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 2 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 0:07

ماه برای مویه های من است

که این همه بی طاقت می تابد...

من دیری ست که دست دنیا را خوانده ام

اما هیچ ردپایی از تو اینجا نیست!

نه راه، نه کوچه، نه کوه، نه کلمات....!!!

پس منزلت کجاست؟!!!!!!!

من باز هم به همین بادیه باز خواهم گشت...

ایوب را من از مراثی خود، تحمل و ترانه آموخته ام!

برای دیدن تو روزی ست که نمرده ام هنوز!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: چله نشین...
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 0:09

تمیز زندگی کردن یعنی همین.سر راست چهل سال زندگی کنی،حداقل ده پله زن ایرانی را بالا ببری،حداقل به چند میلیون دختر دانش اموز اعتماد به نفس بدهی و جواب اخر مسئله را زیبا ،قاطع و قوی روبروی جهانیان بگذاری که " استعداد ریاضی داشتن دختر و پسر نمیشناسد". تمیز زندگی کردن یعنی همین .مثل یک فرمول محاسباتی سر چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 25 تير 1396 ساعت: 1:55

آنقدر از حادثه پرم، که وقتی به خانه می رسم، تلویزیون،  لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند، خستگی ام می پرد روی رخت آویز و چشم هایم می روند که بخوابند... اما دست هایم هنوز در دست های تو، در قدم زدنی پاییزی، در خیابانی خیالی جا مانده اند... پ ن 1: دنیا شروع کرده به لنگیدن، از وقتی که شستش خبردار چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 23:20

شعر ها هیچ خاصیتی ندارند، مگر آنکه من برای تو بنویسم، تو از من دورتر شوی و دیگرانی بخوانند و عاشق دیگران شوند! مرغ شعرها برای همسایه غاز می شود! ولی برای من دست و پا زدن در لجنزاری را تداعی می کند که فروتر که دورتر که بیهوده تر... اما باز هم به خود می گویم جهان غول چراغ است، باید مدام آرزو کرد... ما چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 23:20

من این حال غریب را به تمام احوال این جهان ترجیح می دهم!!! همین که تو ایستاده باشی پشت به باد و من هر ثانیه، با هر وزش باد، با وسوسه پریدن یا نپریدن در آغوشت بجنگم، و تو با غرور کمرنگی بر بالای بلندت و لبخندی بی تفاوت اما آگاه،  خودت را به کوچه علی چپ زده باشی، چقدر دیوانه ات شدن، ساده تر می شود.... چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 23:20

پیش آمده هیچ وقت؟ پیشانی ات بلند باشد، بختت بلند تر؟ و مردی بلند بلند بگوید: " دوستت دارم" باید پیش آمده باشد تا خیال نکنی زن بودنت بر بادهای بیابان شده شاید پیش آمده باید باشد تا انتقام خودت را از خودت نگیری و به خورد خودت ندهی بیخود که چه بهتر می توانم زن تنهای مستقلی باشم هیچ زنی پای این دروغ چله نشین...ادامه مطلب
ما را در سایت چله نشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cchellehneshin8 بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 23:20